پاسخ:وسعت و عظمت جهان آفرينش بقدري است كه همة دانشمندان در برابر آن انگشت حيرت به دندان دارند و با اينكه از بزرگي و وسعت و تعداد كهكشانها و ستارگان و كرات اطّلاعات دقيقي در دست نيست، ولي تنها در كهكشان ما 150000 ميليون ستاره ثابت شمرده شده كه در ميان آنها تعداد قابل توجّهي شبيه خورشيد ماست؛ بنابراين، با در نظر گرفتن عظمت عالم آفرينش، بسيار بعيد به نظر ميرسد كه حيات و زيست، مخصوص كرة ما باشد و كرات ديگر از موجود زنده و يا زندة عاقل -بسان انسان- بيبهره باشند.
هرچند به عقيدة دانشمندان نجومي، احتمال وجود حيات در ديگر سيّارات محدود منظومه شمسي بسيار ضعيف است، زيرا عطارد و زهره بسيار سوزان و خفهكننده و مريخ سرد و مشتري و زحل در «امونيك» و «متان» غوطهورند.
ولي اين نوع داوريها دربارة كرات منظومه شمسي نيز چندان منطقي نيست؛ زيرا اگر ما خود را در يكي از اين سيّارات قرار دهيم، دربارة زمين چه ميگوييم؟ لابد يك منجّم مريخي ميگويد: زمين ما از گاز كشنده اكسيژن حاصل شده است و او كه نميتواند بفهمد چگونه ساختمان بدن ما با اين اكسيژن سازگاري دارد، امكان حيات را در زمين غير قابل تصوّر فكر ميكند!
اگر ماهوارههايي هم از مريخ به سوي زمين فرستاده شود -مانند ماهوارههاي زمين- كه در فاصلة سيصد كيلومتري زمين عكسبرداري كنند، باز هيچگونه آثار حيات در عكسها نمايان نخواهد بود!
از اين نظر هيچ بعيد نيست كه داوريهاي بعضي از دانشمنان دربارة مساعد نبودن شرايط سيّارات منظومة ما براي حيات، بسان داوري منجّم مريخي باشد كه از دور، زمين را براي حيات مساعد نميبيند؛ زيرا ما از خصوصيّات شرايط حيات و خصوصيّات ساختمان موجودات زنده آنجا -البتّه به فرض وجود- اطّلاع نداريم كه آيا ميتوانند با آن شرايط در آنجا زندگي كنند يا نه.
در هر حال، بسياري از دانشمندان مانند «ساگان» دانشمند آمريكايي و «شكلووسكي» عضو برجستة فرهنگستان شوروي و همچنين «والترموسيوان» در كتاب «ما در جهان تنها نيستيم» مسلّم ميدانند كه در خارج كرة زمين هم تمدّني وجود دارد، حتّي تمدّنهايي عاليتر از تمدّن زمين؛ اين دانشمندان اظهار ميدارند كه هيچ دليل ندارد ما معتقد باشيم كه تنها كوكب مسكون ما، وضع خاص و انحصاري داشته باشد؛ بلكه به احتمال قوي، هزاران منظومة شمسي همانند منظومة شمسي ما در اين كهكشان موجود است.
دو دانشمند نخست ميگويند كه كهكشان ما ممكن است دستكم هزار ميليون سيّاره قابل زيست داشته باشد و نزديكترين و مستعدترين ستاره «اپسيلون» است و از ميان هزاران هزار سيّاره، در چند تا ممكن است زندگي وجود داشته باشد و چندتا از آنها ممكن است داراي تمدّن «صنعتي و پيشرفته» باشند؛ حتّي طبق گزارش رصدخانة نجوم فيزيكي «يوراكان» شوروي «از فضا علامت راديويي پخش ميشود كه گويي مردم متمدّن از جهان ديگر، بر آن باشند كه توجّه مردم كرات ديگر را به خود جلب كنند».
علم و دانش تا اين نقطه پيش رفته و در سراسر جهان دانشمندان به كاوشهاي علمي خود ادامه ميدهند تا پرده از چهره حقيقت بردارند.
نظر اسلام در اين باره بسيار روشن است و قرآن و احاديث اسلامي از چهارده قرن پيش موضوع را براي ما حل كردهاد، اجازه بفرماييد كه پيش از آنكه دربارة اين موضوع از نظر قرآن و حديث سخن بگوييم، جملهاي پيرامون مقتضاي حكمت الهي در اين زمينه خاطرنشان سازيم:
از نظر يك فرد موحّد و خداشناس كه آفرينش جهان را از روي حكمت خداوند ميداند، بسيار بعيد است كه در ميلياردها ستاره، هيچكدام جز كره زمين مسكون نباشد و همه حكم بيابانهاي خشك و خالي و خاموش داشته باشند، نه موجود زندهاي، نه موجود متفكّر و باشعوري مطلقاً در هيچيك ديده نشود. اين احتمال با قبول اصل هدف براي آفرينش و حكيم بودن آفريدگار سازگار نيست.
قرآن مجيد با بياني روشن، به موجودات زنده در آسمانها تصريح ميكند و در توصيف قدرت خدا چنين ميفرمايد: «وَمِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّمواتِ والاَرْضِ وَما بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دابَّة؛ و از آيات اوست آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده.»(سوره شوري، آيه 29)
چه بياني رساتر اي اينكه ميگويد: خداوند در آسمانها و زمين، موجود زندة متحرّك (دابة) آفريده و پخش كرده است؟
قرآن نه تنها به وجود حيات و زندگي در كرات آسماني تصريح ميكند، بلكه در برخي از آيات به روشني تصريح ميكند كه در آسمانها، موجودات زنده و عاقلي هستند كه بسان بشر خاكي تكليف و وظيفه دارند و در روز بازپسين مانند بشر محشور خواهند شد، آنجا كه ميفرمايد:
«اِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّمواتِ وَالاَرْضِ اِلاّ آتِي الرَّحْمن عَبْداً؛ تمام كساني كه در آسمانها و زمين هستند، بنده اويند!» (سوره مريم، آيه 93)
«لَقَدْ اَحْصاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدّاً؛ خداوند همه آنها را احصا كرده و به دقّت شمرده است!»
«وَكُلُّهُمْ آتيهِ يَوْمَ القِيامَةِ فَرْداً؛ و همگي روز رستاخيز، تك و تنها نزد او حاضر ميشوند!» .( سوره مريم، آية 95)
اين آيات سهگانه ميرسانند كه در آسمانها موجودات زنده و عاقل كه داراي تكليف و رستاخيزند وجود دارند و چگونگي حشر آنان، بسان بشر در روز قيامت به صورت تنهايي انجام خواهد گرفت.
از ميان روايات تنها به نقل يك روايت و ترجمة آن اكتفا ميكنيم:
اميرمؤمنان(ع) درباره ستارگان چنين ميفرمايد: «اِنَّ هذِهِ النُّجومُ الّتي فِي السَّماءِ مَدائِنُ مِثْلَ المَدائِن الّتي فِي الاَرْضِ مَرْبُوطة كلُّ مَدينَةٍ إلي عُمُدٍ مِنْ نُورٍ؛ اين ستارگان شهرهايي مانند شهرهاي روي زمين هستند و هر شهري با شهر ديگر، با ستوني از نور مربوط ميباشد.»
سالار شهيدان حضرت حسين بن علي(ع) در دعا و نيايش خود به درگاه الهي چنين ميگويد: «اللّهمَّ إنّي أسْئَلُكَ بِكَلِماتِكَ وَمَعاقِدِ عِزِّكَ وَسُكّانِ سَماواتِك وأرْضِك ...؛ پروردگارا! من به كلمات و سخنان و مراكز عزّت و ساكنان آسمانها و زمينت سوگند ميدهم! ...». اين جمله بروشني ميرساند كه آسمانها هم ساكناني دارد -آن هم مقرّب درگاه الهي و پاكدامن- گرچه برخي از علماي اسلام اين جمله را تفسير به ملائكه كردهاند، ولي دليلي بر اين انحصار نداريم.
منبع:
منبع:پاسخ به پرسش های مذهبی،تالیف آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله سبحانی،نسل جوان 1387